زندگی امروز است
زندگی قصه عشق است و امید
صحنه غم ها نیست
به چه می اندیشی؟
نگرانی بیجاست
عشق اینجا و تو اینجا و خدا هم اینجاست
پای در راه گذار، راهها منتظرند
تا تو هر جا که بخواهی برسی
پس رها باش
رها...
تا نماند قفسی...
زندگی امروز است
زندگی قصه عشق است و امید
صحنه غم ها نیست
به چه می اندیشی؟
نگرانی بیجاست
عشق اینجا و تو اینجا و خدا هم اینجاست
پای در راه گذار، راهها منتظرند
تا تو هر جا که بخواهی برسی
پس رها باش
رها...
تا نماند قفسی...
به کفشهایم خیره ماندهام
که
تندتند میروند
و
اصلا متوجه نمیشوند
که
من، خودم
توی بهتِ یک روزِ دور،
توی یک تاریخِ گذشته عجیب،
جاماندهام!!!
به کفشهایم خیره ماندهام
که
بی من
دارند تندتند میروند!!!
من...
من دلم میخواهد از خودم بیایم بیرون!!!
دلم میخواهد حرفهای توی ذهنم،
برای یک لحظه،
به احترامِ خستگیِ من، سکوت کنند!!!
نویسنده: پرستو عوض زاده
زمین
آیا
باز هم جاذبه داشت؟
کمپین کودکان برای کودکان
عمو پورنگ کمپینی برای حمایت از کودکان غزه ایجاد کرده اند.
آرزوی کودکان دنیا برای بچه های غزه , آینده ای آرام بدون بمب و بدون محاصره
www.gaza2014.ir
این جزر و مد چیست که تا ماه می رود؟
دریای درد کیست که در چاه می رود؟
امشب فرو فتاده مگر ماه از آسمان
یا آفتاب روی زمین راه می رود؟
در کوچه های کوفه صدای عبور کیست؟
گویا دلی به مقصد دلخواه می رود
دارد سر شکافتن فرق آفتاب
آن سایه ای که در دل شب راه می رود
مادر نمیر! مردن برای تو زود است و یتیمی برای ما زودتر.
ما هنوز کوچکیم از آب و گل در نیامده ایم. هنوز سرهایمان طاقت گرد یتیمی ندارد.
اما نه نمان برای محافظت از ما نمان برای اینکه از ما مراقبت کنی.
تو خود اکنون نیاز به تیمار داری. بمان برای اینکه ما تو را بر روی چشمهای خود مداوا کنیم.
بمان برای اینکه ما بی مادر نباشیم. بمان برای اینکه ما مادری چون تو داشته باشیم.
بچه ها بیایید. حسن جان! حسین جان! زینبم! عزیزم ام کلثوم بیایید با مادر وداع کنید.
ای پیامبر خدا! اکنون امانت به صاحبش رسید و زهرا از شر غم و ستم خلاصی یافت.
و برای من چه زشت است چهره زمین و آسمان بدون حضور زهرا.
بهترین زن تو عالم لایق ام ابیها
یه فرشته زمینی بهترین مادر دنیا
یا زهرا یا زهرا
هر کجا اسم شما هست پر عطر گل یاس
اما حیف باغ گل یاس یه مزار ناشناس
قلبتون صاف و زلال حتی از ایینه بیشتر
هر چی دریا رو زمین میرسه به قلب مادر به قلب مادر
بر گرفته از کتاب کشتی پهلو گرفته
شعر هم با اجرای امیرمحمد متقیان
کودکی هایم اتاقی ساده بود
قصه ای دور اجاقی ساده بود
شب که می شد نقش ها جان می گرفت
روی سقف ما که طاقی ساده بود
می شدم پروانه خوابم می پرید
خواب هایم اتفاقی ساده بود
زندگی دستی پر از پوچی نبود
بازی ما جفت و طاقی ساده بود
قهر می کردم به شوق آشتی
عشق هایم اشتیاقی ساده بود
ساده بودن عادتی مشکل نبود
سختی نان بود و باقی ساده بود
همان جا که می توان بهشت را به زمین فروخت...
خدا مشتی خاک را بر گرفت .می خواست لیلی را بسازد
از خود در او دمید . ولیلی پیش از آنکه با خبر شود عاشق شد .
سالیانی ست که لیلی عشق می ورزد . لیلی باید عاشق باشد .
زیرا خدا در او دمیده است و هر که خدا در او بدمد عاشق می شود .
لیلی نام تمام دختران زمین است نام دیگر انسان .
ولادت حضرت معصومه وروز دختر مبارک